بسمه تعالي
جرائمي را كه راننددگان مرتكب ميشوند دونوع است يك قسم از آن جرائمي است كه حق ديگران را ضايع مي كند كه بخش بسار زيادي از جرائم را به خود اختصاص داده است
اما بخش ديگري از جرائم هست كه زياني براي ديگران در پي ندارد واگر ضرري هم متوجه شود به خود شخص مربوط مي شود آيا در چنين مواردي اسلام به ما اجازه داده است تا آنان را جريمه كنيم واين پولي كه بابت جريمه دريافت مي شود از كدام دسته در آمدها محسوب مي شود ؟ وآيا شرعا جايز به اين كار هستيم به عنوان مثال بستن كمر بند ايمني در داخل شهر آن هم با سرعت بسيار پايين اولا چه لزومي دارد وثانيا اگر هم در اثر نداشتن ونبستن آن با مشكلي مداجه شود به چه كسي آسيب ميرسد ؟ آيا چز خود سر نشين كس ديگري هم آسيب مي بيند ؟ آيا به ديگري خسارتي وارد مي شود ؟ پس چه خوب است مسئولين محترم در تعيين جرائم دقت بيشتري مبذول دارند تا خداي نكرده براي اجراي بهتر قانون دچار اشكال بزرگتري كه حق الناس است نشوند وبه خود اجازه ندهند تا براي هر خلافي با جريمه نمودن با آن مقابله نمايند كه حق الناس بسيار مهم است والسلام
ولادت با سعادت مولي الموحدين اميرالمومنين امام المتقين يعسوب الدين وقائد الغرّ المحجّلين را به پيشگاه فرزند صالحش يعني منجي عالم بشريت حضرت بقية الله الاعظم حجة بن الحسن العسگري عجل الله تعالي فرجه الشريف ارواحنا لتراب مقدمه الفداه تبريك عرض مي نماييم
اين معنا بركسي پوشيده نيست كه ولادت آن حضرت در كعبه از امتيازاتي است كه به آن حضرت اختصاص داده شده است وشاعر چه زيبا سروده است
اين خانه را بايد خدا در اصل معماري كند
آدم بنايش را نهد جبرئيل هم ياري كند
او را اولوالعزم دگر منقوش گچ كاري كند
اينسان خدا از خانه اش بايد نگهداري كند
تا ساعتي از دوستي يك ميهمان داري كند
زين ميهمان داري او امر قوي اجرا شود
پس نقشهاي ما سلف بد بهر آن زيبا خلف
ونيز در وصف آن مولود ومادر محترمه اش يعني فاطم? بنت اسد چنين سروده اند
روزي كه با عجز ونياز در طوف كعبه زد قدم
مي جست از فرط حيا خلوت سرايي محترم
آمد نداي ادخلي او را زحيّ ذوالمنن
يعني تو مريم نيستي باز آي چون مريم مرم
چون خواسته فرزند توست ركن ومقام ومزدلف
توضيح
وقتيحضرت مريم درد زايمان گرفت ندا آمد كه از خانه من بيرون برو زيرا اينجا محل عبادت است اما به فاطمه ندا رسيد كه داخل شو.
چون ديد صاحب خانه را از ميهمان اكراه نه
شد با اجازه در درون جايي كه كس را راه نه
جز هيبت پروردگار دربان آن درگاه نه
حرفي در آن محرم سرا جز بائ بسم الله نه
جز كودكي تسبيح خوان هم صحبتش دلخواه نه
نازم به اين مام وپسر با اين همه مجد وشرف
ونيز شاعر ديگري چنين سروده است
ميسر نگردد به كس اين سعادت به كعبه ولادت به مسجد شهادت
ونيز سروده اند
در كعبه شد پديد وبه محراب شد شهيد نازم به حسن مطلع وحسن ختام تو