بسم الله الرحمن الرحيم
درباره صبر ؛آيات وروايات زيادى وارد شده است كه در آنهاامربه صبر شده است كه به بعضى از آنها اشاره شد.
واما نكاتى كه در اين مسئله بايد مورد عنايت قرار گرفته ودر آن تأمّل شود، عبارتند از:
الف: آيا صبر از مقامات است يا از حالات؟
ب: آيا عنايت وفضل ورحمت الهى ،بعد از صبر نمودن ،شامل صابرين مىشود، ويا اينكه از ابتدا؛بافضل ورحمت وعنايت پروردگار همراه است؟
ج: آيا همه مردم مىتوانند صابر باشند، يا تنهامؤمنين از اين امتياز بر خوردارند؟
با استفاده از آيات مذكور روشن شد كه صبر از مقامات وكمالات وجودى است واز امتيازاتى است كه خداوند به مؤمنين عطا فرموده است ،اگر چه خداوند امر به صبر كرده وچنين فرموده كه با صابرين است امااضافه مىكند كه صبر از اوست «وَما صَبرُكَ اِلاّ بِاللّهِ»(2) واين همان امتيازى است كه او ابتدابه مؤمنين داده وباصابرين مىباشدواگر كسى خواسته باشد كه از اين موهبت الهى بر خوردار شود بايد در سلك مؤمنين در آيد.) (3)
--------------------------------------------------------------------------------
1- سوره توبه آيه 18
2-بحار ج 3 ص 14 ح 37
3-سوره نحل آيه 127
4- لازم به ذكر داستانى آموزنده از مرحوم والد( قدس سره )در اين مقام است، ايشان دچار بيمارى صعب العلاجى شدند كه پزشكان از درمان او عاجز، به طورى كه حدود دوسال قادر به خوابيدن به پهلو نبودند ودرد زيادى را متحمّل مىشدند ،اما وقتى دوستان به عيادت ايشان مىآمدند واز ايشان دلجوئى مىكردند، در بر خورد با دوستان بسيار شاكر وراضى از موقعيت خود بودند نه تنها هيج جزع وفزعى نداشتند بلكه شادمان وخوشحال از اين حال ووضعيت بودند واين حالت براى حقير بسيار موجب تعّجب بود ولذا در يك فرصتى كه تنها بودند،به ايشان عرض كردم كه با اين درد ورنج فراوان اين برخورد بانشاط وشادمانه كه گويى اصلاً دردى درشماوجود ندارد چگونه است؟ جمله اى كه ايشان در پاسخ فرمودند بسيار قابل تأمل است فرمودند: هميشه آرزو داشتم كه معرفت من زياد شود واز دوستان در خواست مىكردم كه براى من از خداوند متعال طلب معرفت كنند حتى بعضى از دوستان كه به حج مشرف مىشدند از آنها مىخواستم كه درروز عرفه،در سر زمين عرفات از خداوند مبارك وتعالى براى من طلب معرفت كنند، حال مىبينم كه گويادعاى دوستان ومؤمنين در حق من مستجاب شده است ،زيرااحساس مىكنم كه اين مشكلات مرا به خداوند متعال نزديك مىكند، درواقع اين خواسته خود من بوده است، لذا نه تنها از اين بيمارى واين دردناراحت نيستم بلكه خوشحال هستم چون اين حالت معرفت من را زياد مىكند.«طوبى له ثم طوبى له».