بسم الله الرحمن الرحيم
آيات زيادى در باره شكر نازل شده است كه بيانگر اين معنا ست كه تنها مومنين ومتقين شاكرند در بعضى از آيات آمده است :عده كمى از بندگان شكورند ودر بعضى از آيات آمده است كه بيشتر مردم شاكر نيستند.
دليل آن روشن است ؛ زيرا تا معرفت نباشد قدر دانى نمىشود(2) واز آن جائى كه درجات معرفت منعم ومعرفت نعم وبه حسب اختلاف مراتب كمال انسانى متفاوت وداراى مراتب مختلف است ، لذا هرچه معرفت بيشتر باشد قدردانى بيشتر مىشود ولذا انبياء، خاصّه خاتم الانبياء( صلىالله عليه وآله )وائمه معصومين ( عليهم السلام )شاكرترين بوده اند واز آنجائى كه مؤمنين واولوالباب واولياءخدا،اندكند ،در نتيجه اهل معرفت كم وقليل هستند وقرآن هم مىفرمايد: «وَقَليلٌ مِن عِبادِىَ الشَكُور» .وچون با داشتن تقواى الهى مىتوان به معرفت رسيد وشاكر بودن، بدون معرفت نمىشود ،لذا در قرآن سفارش به تقوا مىكند تابه وسيله تقوا ،معرفت منعم حاصل شودوبا رسيدن به معرفت منعم بتواند معرفت به نعمت هاى منعم پيدا كند؛ زيرا غافل از منعم ونعمتهاى آن شاكر وقدردان نيست ؛زيرا لازمه شاكر بودن معرفت است وكسى كه تقواندارد، معرفت ندارد ،ولذااز اين امتياز محروم است ،چه بسا انسان آلوده غافل ازمنعم، هر نعمتى را به موجودى نسبت مىدهد وچشم اميدش دائما به اهل دنيا باز ودست طمعش به فقرائى چون خودش، دراز است انسانى كه حجاب ظلمت اورا فرا گرفته وغافل از منعم واقعى مىباشد ،عمرى در نعمتهاى بى منتهاى حق غوطه خورده واز رحمتهاى بى كرانش بهره برده؛ اما ولى نعمت خود را نشناخته وكور كورانه از ديگران ستايش مىكند!آرى، شكر مخلوق از وظايف حتميّه است چنان چه از رسول اللّه ( صلىالله عليه وآله )به اين مضمون حديثى نقل شده :«من لم يشكر الناس لايشكراللّه»(3) لكن از آن جهت كه آنها وسائط نعمت ورحمت هستند، نه آن كه با شكر آنها، از رازق وخالق حقيقى غافل باشد كه در اين صورت كفران نعمت ولى نعمت است .پس در نتيجه روشن شد كه شاكر بودن از ثمرات معرفت واز امتيازات مؤمنين به شمار مىرود.وهم چنين از بعضى از روايات استفاده مى شود كه باب شكر را خداوند به روى بندگانش باز مىكند: قال رسول اللّه « صلىالله عليه وآله »: «مافتح اللّه على عبدباب شكرفخزن عنه باب الزياده»پيامبر اكرم ( صلىالله عليه وآله )فرمودند: خدا بر بنده اى در شكر رانگشايد كه بر وِى در زيادتى وافزايش رابسته دارد.
قال اميرالمؤمنين ( عليه السلام ): «ما كان اللّه ليفتح على عبدٍباب الشكرويغلق عليه باب الزياده»:اميرالمؤمنين على ( عليه السلام )فرمودند: خدا به روى بنده اى باب شكر وسپاسگزارى را باز نمىكندكه در افزايش را به روى اوببندد.(4)
از اين روايات استفاده مىشود كه باب شكر را نيز حق تعالى خود به روى بندگان باز كند وبه روى هر كس كه باب شكر را باز كرد باب زيادت را نيز باز كند ،چنانچه در قرآن شريف نيز مىفرمايد: «لَئِن شَكَرتُم لاَِزيدَنَّكُم»:اگر مرا شكر گزار باشيد، بر نعمت شما مىافزايم .(5)
شكر نعمت، نعمتت افزون كند كفر نعمت از كَفَت بيرون كند.
--------------------------------------------------------------------------------
1- شرح جنود عقل وجهل ص 182
2- اصول كافى باب شكر ح 1
3- شرح حديث جنود عقل وجهل (اما م خمينى( قدس سره )ص 188/ايشان چنين فرموده اند :كه اين عبارت «من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق» در هيچ يك از جوامع حديثى يافت نشد، ولى شبيه به آن، بدين گونه از پيامبر اسلام ( صلىالله عليه وآله )نقل شده: «من لم يشكر الناس لايشكر اللّه» به نقل از كنز العمال ج 3 ح 6443 .
4- نهج البلاغه، مرحوم سيد رضى ،ص 758 ش 420
5- سوره ابراهيم آيه 7