سم الله الرحمن الرحيم
فلسفه محبّت =
بعد از بيان آيه كريمه وروايات وارده در باره مودّة ومحبّت ،بايد ديد كه چرابه مسئله محّبت اينقدر اهميت داده شده است؟
بطورى كه خداوند تبارك وتعالىبه پيامبرش مى فرمايد:بگو به جاى مزد رسالت نسبت به نزديكانم محبت داشته باشيد مگر در اين محبت ودوستى چه خصوصيتى است كه اين گونه مورد عنايت الهى قرار گرفته است؟
حتى در بعضى از روايات آمده است كه رسول اكرم ( صلى الله عليه وآله)فرمودند:
(من مات على حب آل محمد ( عليهم السلام)مات شهيدا...) «كسى كه با محبت آل محمد ( عليهم السلام)بميرد شهيد از دنيا رفته است »هركس با محبت ايشان بميرد گناهان او بخشيده شده است وآن كس كه با محّبت ايشان بميرد با توبه از دنيا رفته است،آن كس كه بر محبت آل محمد( عليهم السلام)بميرد ؛ ملك الموت و(نكير ومنكر )بشارت بهشت به او مى دهند ،هر كس كه با محبت ايشان بميرد ؛ اورا به عنوان هديه به بهشت مى برند ؛ هم چنانكه عروس را به خانه شوهر مى برند ، هر كس كه با محبت آل محمد ( عليهم السلام)بميرد ؛ در قبر او دو در بسوى بهشت باز مىشود ، هر كس كه با محبت آل محمد ( عليهم السلام)بميرد خداوند قبر او را
مورد زيارت ملا ئكه رحمت قرار مىدهد ...»
وآن كس كه بر بغض ودشمنى آل محمد ( عليهم السلام)بميرد كافر از دنيا رفته است ؛ وقتى روز قيامت وارد محشر
مى شود
در ميان دو چشم او نو شته شده كه اين شخص نا اميد از رحمت خداست !
حتى در بعضى از روايات؛دين را در محبت خلا صه نموده اند :
(هل الّدين الا الحبّ؟) «آيا دين چيزى جز محبت هست؟»
در پاسخ اين سؤال اين چنين بايد گفت:به اينكه؛ محبت ومودت ثمرۀ ايمان است وامتيازى است كه خداوند متعال به مؤمنين عطا مى فرمايد وكسى كه از اين موهبت الهى بر خور دار شود قطعا اهل نجات واهل بهشت مىباشد،
بيان مطلب
اينكه خداوندمتعال به پيامبر( صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:«بگو،من پاداشى براى رسالت نمى خواهم تنها خواسته من از شمامودت ومحبت نسبت به ذوالقربى مىباشد» (قل لااسئلكم عليه اجراالاّالمودّة فى القربى) در واقع اگر كسى
بخواهد به اين خواسته رسول الله ( صلى الله عليه وآله) عمل كند در صورتى قادر خواهد بود كه به دستورات اسلام عمل نمايدواطاعت امر خداوند متعال را بنمايد ؛ واجبات را انجام دهد ومحرمات را ترك كند ؛به بيانى ديگر مؤمن واقعى
بشود وتقوى را پيشه كند تا بتواند به اين امتياز كه محبت اهل بيت ( عليهم السلام) است راه پيدا كند والا از داشتن چنين امتيازى محروم خواهد ماند وبه عبارتى ديگر ؛محبت اهل بيت( عليهم السلام) خاصه مودّت كه حب شديد است از امتيازاتى
است كه خداوند به مؤمنين عطا فرموده است وتاكسى با تقوا ومؤمن نباسد از حب شديد بهره اى ندارد وهدف ازبعثت انبياء وارسال رسل وانزال كتب اين است كه مردم به راه راست هدايت شوند وآن راه را دنبال كنند ،لذا اگر كسى
به دستورات اسلام عمل كرد ودر صراط مستقيم حركت كرد اين قابليت را پيدا مى كند كه به سرمايه مودّت كه همان "حبّ شديد" است دست پيدا كند واما اگر كسى به دستورات اسلام عمل نكرده وپاى بند به قوانين الهى نبوده باشد
والتزام عملى به احكام اسلام نداشته وراه مستقيم را دنبال نكرده باشد ودر يك كلام بى تقوا بوده باشد؛ازاين فيض عظماى الهى كه مودّت ومحبت ودوستى اهل بيت باشد محروم مىماند ودر نتيجه كسى كه باتقوا باشد ومؤمن ؛
توانسته زحمات پيامبر را قدر دانى كند واين همان خواسته خداوند تبارك وتعالى و رسول الله ( صلى الله عليه وآله)است ؛ ودر اينجا معناى اين روايت روشن مىشود كه "هل الدين الا الحب؟"«آ يا دين جز محبت چيز ديگرى هست»؟
با بيان اين مطلب روشن شد كه محبت سرمايه اى نيست كه هر كسى قابليت آنرا داشته باشد تا از آن بهره ببرد وهركسى بتواند به آن برسد بلكه فقط يك دسته هستند كه قابليت كسب آن را دارند وآن دسته فقط مؤمنين مىباشند
ولذا حضرت سيدالساجدين امام زين العابدين( سلامالله عليه) در آ ن خطبه تاريخى كه در مجلس يزيد خواندند فرمودند : «خداوند متعال به ما شش چيز عطا فرموده يكى از آنها اين است كه محبت ما را در قلوب مؤمنين قرار داده است»
(...والمحبة فى قلوب المؤمنين...)واز امتيازاتى در اين علاقه وجود دارد اين است كه هر چه ايمان قوى تر باشد
علاقه زيادتر مىشود ولذا بيشترين وبالاترين درجه علاقه را خود معصومين ( عليهم السلام) داشته اند .