معرفی وبلاگ
معارف اسلامی توسط: سید محسن فروغی
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 150649
تعداد نوشته ها : 226
تعداد نظرات : 15
Rss
طراح قالب

                                              بسم الله الرحمن الرحيم

از مراجعه به تاريخ،به خوبى معلوم مى‏شود كه روز هيجدهم ذى حجة‏الحرام، در ميان مسلمانان به نام روز عيد غدير معروف بود،تا آنجا كه «ابن‏ خلگان» در باره «الممستعلى ابن المستنصر»مى‏گويد:در سال 487 در روز غدير خم كه روز هيجدهم ذى حجة الحرام است، مردم با او بيعت كردند (1)

 

    "ابو ريحان بيرونى "، در كتاب «الاثار الباقيه»، عيد غدير را از از عيدهائى شمرده كه همه مسلمانان، بر پا مى‏داشتندوجشن مى‏گرفتند(2) وهم چنين "ثعالبى "نيز، اين شب رااز شبهاى معروف در ميان امت اسلامى شمرده است .(3)

 

    ريشه اين عيداسلامى به خودِ روز عيد غدير باز مى‏گردد. زيرادر آن روز پيامبر اسلام « صلى‏الله‏ عليه ‏و‏آله » به مهاجر وانصار، بلكه به همسران خود دستوردادكه بر على وارد شوند وبه اودر مورد چنين فضيلتى بزرگ تبريك بگويند. (4)

 

    در اهميت اين رويداد تاريخى، همين اندازه كافيست كه اين واقعه تاريخى را صد وده صحابى نقل كرده‏ اند. البته اين جمله نه به آن معنى است كه از آن گروه زياد تنها همين افراد ،اين حادثه را نقل كرده ‏ا ند ؛ بلكه در كتاب هاى دانشمندان اهل تسنن (كه ‏به دست مارسيده است ودست خوش حوادث قرار نگرفته واز بين نرفته است)نام صد وده تن به چشم مى‏خورد.درست است كه پيامبر سخنان خود را در جمع صد هزار نفرى القاء نمود، ولى گروه زيادى از آنان از نقاط دور دست حجاز بودند كه از آنان حديثى نقل نشده است ،وگروهى از آنها اين واقعه را نقل كرده‏ اند ولى تاريخ موفق به درج آنان نگرديده است واگر هم درج كرده است، به دست ما نرسيده است.

 

    در قرن دوم اسلامى كه عصر تابعان است ،هشتاد ونه تن ار آنان به نقل اين حديث پرداخته‏ اند .

 

    راويان حديث غدير، در قرنهاى بعدى همگى علما ودانشمندان اهل تسنن مى‏باشند .سيصد وشصت تن از آن هااين حديث را در كتابهاى خود گرد آورده‏ اند .

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

1-فرازهايى از تاريخ پيامبر اسلام « صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله »نقل از وفيات الاعيان ج 1 ص 60

 

2-همان مدرك نقل ازترجمه آثارالباقيه ص 395 الغديرج 1 ص 267

 

3- همان مدرك نقل ازثمار القلوب ص 511

 

4- فراز هايى از تاريخ پيامبر اسلام ص 515

 


 

--------------------------------------------------------------------------------

 

    درقرن سوم نود دو دانشمند،در قرن چهارم چهل وسه، در قرن پنجم بيست وچهار، در قرن ششم بيست، در قرن هفتم بيست ويك، در قرن هشتم هيجده، در قرن نهم شانزده، در قرن دهم چهارده، در قرن يازدهم دوازده، در قرن دوازدهم سيزده، در قرن سيزدهم دوازده ،در قرن چهاردهم بيست دانشمنداين حديث را نقل كرده ‏اند.(1)

 

    دانشمندان شيعه، پيرامون اين واقعيت تاريخى، كتاب هاى ارزنده اى نوشته‏ اند.

جامع ‏ترين آنها كتاب تاريخى «الغدير»است كه به قلم تواناى نويسنده ‏نامى‏اسلامى،علامه مجاهدمرحوم آية‏اللّه حاج شيخ عبدالحسين‏ امينى « قدس‏ سره »نگارش يافته است .

 

    تمام مفسرين (اعم از علماى شيعه واهل سنت) در اين مطلب اتفاق دارند كه اين آيه در سال آخر هجرت نازل شده است ؛ در واقع سال آخر بعثت، تمام احكام الهى توسط رسول اللّه « صلى‏الله‏ عليه ‏و‏آله »براى مردم ابلاغ شده است ؛

 

سؤالى كه در اينجا به ذهن مى‏آيداين ‏است كه ‏اين چه امرى است كه تا آن موقع به مردم ابلاغ نشده واگر ابلاغ نشود گويا رسالت ابلاغ نشده است ؟

 

    ونيز بعد از نزول آيه شريفه ،رسول اللّه « صلى‏الله‏ عليه ‏و‏آله » چه مطلبى را ابلاغ كردند كه اين آيه نازل شد؟ :

 

    «اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتى ورضيت لكم الاسلام دينا»(2)

 

    امروز دين را براى شما كامل نمودم ونعمت رابرشما تمام كردم وراضى شدم بر اينكه اسلام دين شما باشد.

 

    بعضى از علماى عامه مسئله را اين گونه بيان نموده اند كه بعد از نزول آيه شريفه پيامبر « صلى‏الله ‏عليه ‏و‏آله »مردم را جمع كرد وفرمود «هر كس كه مرا دوست دارد على را دوست بدارد»!!!

 

    در دفع اين توهم بايد چنين گفت :

 

    اولاً= محبّت به اميرالمؤمنين على « عليه‏ السلام » امرى است كه خداوند متعال به آن سفارش فرموده است ؛ورسول اللّه « صلى‏الله‏ عليه ‏و‏آله »بارها آن را ابلاغ نموده اند ؛لكن در جاى ديگر ؛ وبا بيانى ديگر.

 

    ثانيا=اگر منظور وهدف ازنزول آيه ‏ابلاغ؛ مسئله محبّت باشد، درباره محبّت ومؤدّة به ذوالقربى؛ آيه مودّة را جبرئيل نارل كرد واميرالمؤمنين على « عليه ‏السلام »طبق احاديث وارده درمقام ؛ پيامبر گرامى اسلام « صلى‏الله ‏عليه ‏و‏آله »بارها فرمودند:از كسانى هستند كه اين آيه در شأ ن ايشان نازل شده است.

 

    ثالثا=اگر هدف از آيه ابلاغ مسئله محبّت باشد ؛از آنجايى كه آيه مودت شامل حال ذوالقربى مى شود ؛ اين سؤال مى‏شود كه چرابه محبت نسبت به ذوالقربى اشاره نشده است ؛ وسفارش به محبّت مولا اميرالمؤمنين على « عليه ‏السلام » فقط ؛چه خصوصيتى داشته است؟

 

    رابعا= گذشته از اين كه آيه "مودة" در جاى ديگر وزمانى ديگر برپيامبراكرم « صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله »نازل شد .

 

    خامسا=علاوه براين در باره محبّت به ذوالقربى كه اميرالمؤمنين على « عليه‏ السلام » را هم شامل مى‏شود ؛ آيه مؤدت نازل شده است كه پيامبر گرامى اسلام « صلى‏الله ‏عليه‏ و‏آله »بارهانسبت به آن سفارش نموده بودند واين مطلبى نبود كه حضرت ختمى مرتبت پيامبر اكرم « صلى‏الله‏ عليه‏ و‏آله »او را ابلاغ نكرده باشند.

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

1- همان مدرك ،نقل از جلد اول كتاب الغدير.

 

2- سورة المائدة آيه /3

 


دسته ها :
X